دستگاه های نمابر
استناد
مفهوم انتقال الکترونیکی یک کپی دقیق (از شبیه شبیه لاتین ، "ساخت مشابه") به مخترع اسکاتلندی ، الکساندر باین (76- 1810) که در 27 مه 1843 حق ثبت اختراع را در انگلیس و ایرلند دریافت کرد ، اعتبار یافته است. سپس توسط اداره ثبت اختراعات ایالات متحده به عنوان 5957 ایالات متحده در 5 دسامبر 1848 که روند کپی الکترونیکی و انتقال تصاویر بین مناطق دور را توصیف کرد. اولین سرویس تجاری در دهه 1860 فعالیت می کرد اما اولین سرویس سودآور فقط پس از جنگ جهانی اول ظاهر شد. در اواسط دهه 1960 اولین تلاشهای مداوم برای تولید دستگاه های نمابر برای استفاده عمومی در تجارت صورت گرفت. فاکس در دهه 1980 ، اولین بار در ژاپن و به دنبال آن ایالات متحده و بقیه جهان ، به یک ابزار ضروری ارتباطات تبدیل شد. با این حال ، تا سال 2000 ، ایمیل و اینترنت دستگاه فکس را منسوخ کرده بود ، هرچند منسوخ نشده بود.
معرفی
مفهوم اساسی دستگاه نمابر یا فکس - دستگاهی که تصویر را به صورت الکتریکی منتقل می کند - از سال 1843 تغییر نکرده است. سه جز components اصلی همچنان اسکنر-فرستنده ، رسانه انتقال دهنده و گیرنده-ضبط کننده هستند. سه روند فنی گسترده و بهم پیوسته به تعریف تاریخ نمابر کمک می کند. اول ، پیچیدگی تجهیزات فکس با گذشت زمان بسیار افزایش یافت. دوم ، با پیچیدگی بیشتر ماشین آلات ، آنها به "جعبه های سیاه" تبدیل شدند ، جنبه های فنی آنها به طور فزاینده ای از نظر پنهان می ماند. سوم ، و از قضا کافی ، استفاده از آنها در عین پیچیدگی در قابلیت ، آسان تر شد. فراتر از جعبه سیاه یا خاکستری یا سفید دستگاه ، تغییراتی در فناوری های امکان پذیر و پشتیبانی کننده فاکس ، محیط اجتماعی ، رقابت آن و انتظارات و فرضیات مروجین و کاربران آن ایجاد شده است.
تاریخچه دستگاه نمابر منعکس کننده ماهیت "فناوری پیشرفته" است ، عبارتی که بیانگر یک فناوری در لبه جدیدی از تازگی و تقریباً یا در واقع عملی است. تاریخچه فاکسیمیل به پیشرفت های فنی و تجاری در صنعت ارتباطات از راه دور ، الکترونیک و رایانه متکی است. بدون آنها ، هیچ صنعت فکس وجود ندارد. بنابراین تاریخ نمابر یک داستان جهانی است که شامل رقابت و اشاعه ایده ها ، تحقیقات و تولیدات از اروپا به آمریکای شمالی تا ژاپن و غیره است. این تغییرات منعکس کننده تحرکات بزرگتر فناوری ، تولید و سرمایه است و بنابراین در توانایی ها و وضعیت نسبی کشورها تغییر می کند.
بخشی جدایی ناپذیر از تحولات نمابر ، رقابت - درون فناوری و بدون آن بود. از الکساندر بین و فردریک باکوئل در دهه 1840 ؛ جیووانی کاسلی و برنهارد میر در دهه 1860 ؛ آرتور کورن و ادوارد بلین در دهه 1910 ؛ Wirephoto و Soundphoto در دهه 1930 ؛ Times Facsimile Inc. و Radio Inventions Inc. پس از جنگ جهانی دوم ؛ در دهه های 1950 و 60 به Western Union و زیراکس ، هیچ منطقه ای از بازار فکس وجود نداشت ، هیچ جای خیلی کوچکی هم وجود نداشت که بازیکنان بتوانند برای پذیرش تجاری علیه یکدیگر مبارزه کنند. (شکل 1)
تا دهه 1950 ، افراد سازندگان اصلی و رقبا بودند. الکساندر باین ، اسکاتلندی که برای دنبال کردن فرصتهای ساعت سازی به لندن مهاجرت کرد ، در سال 1843 اولین دستگاه تصویری را ثبت اختراع کرد. همچنین اختراع فردریک باکول در سال 1848 ، که در نمایشگاه کاخ بلورین در سال 1851 در لندن به نمایش درآمد ، نیز چنین نکرد. برخی مانند توماس ادیسون یا جان وی. هوگان شرکت های خود را اداره می کردند در حالی که دیگران مانند آستین کولی یا جان یانگ در ساختارهای بزرگتر شرکت کار می کردند. در حالی که افراد از اهمیت بالایی برخوردار بودند ، پس از دهه 1950 ، افزایش روزافزون تخصص فنی ، منابع مالی و توانایی بازاریابی مورد نیاز برای ایجاد یک محصول مناسب از نظر تجاری ، شرکت ها را به بازیگران اصلی تبدیل کرد. شکست تعداد زیادی از استارت آپ ها با ایده های خوب اما موارد دیگری این نکته را تقویت می کند.
خوش بینی در مورد توانایی بالقوه نمابر در یک موکب از علاقه مندان و مدافعانی بود که دیدگاه های آنها از نظر فنی و تجاری تا دهه 1980 بیش از حد ممکن بود. انتقال اسناد نمابر در سال 1930 "شگفت آور آینده" ، "سیندرلا" در دهه 1940 ، "نوزاد تجاری" در 1950 و "غول خواب" در 1960 بود. هر از چند گاهی ، تولیدکنندگان و مشتریان بالقوه پیشنهادی سالها یا دهه ها قبل از اجرای موفقیت آمیز آنها را استفاده می کنند. بسیاری از موارد استفاده شده و پیشنهادی به این معنی بود که مصرف کنندگان فکس با استفاده از این فناوری تغییر می کنند. در قرن 19 و اوایل قرن 20 ، شرکت های تلگراف و تلفن در واقع ماشین آلات را خریداری یا ساختند ، سپس آنها را اداره کردند. مشتریان نهایی کاربران غیرمستقیم بودند که روزنامه هایی با جدیدترین عکس را انتخاب می کردند. با این حال ، در دهه 1970 ، مشتری اصلی به طور فزاینده ای کاربر واقعی بود ، زیرا دستگاه های نمابر به دسک تاپ مهاجرت می کردند.
چالش های تجاری
اگر ایده انتقال تصاویر چنین ایده خوبی بود ، چرا موفقیت تجاری طولانی مدت طول کشید؟ مطمئناً این امر به دلیل کمبود تلاش نبوده است ، زیرا طی دهه های گذشته تعداد زیادی از مخترعین و شرکت ها سعی در تولید و بازاریابی دستگاه های نمابر داشتند. اکثریت قاطع نتوانستند. در واقع ، موضوعی که مانند رودخانه در طول تاریخ فکس اجرا می شود ، شکست ایده ها ، فناوری ها ، پروژه ها و شرکت هایی است که هرگز موفق نشده اند. با توجه به این تاریخ دلهره آور ، چه عواملی انگیزه افراد و شرکت ها را به تعهد منابع برای ایجاد بازارها و فناوری جدید برای نمابر داده است؟
مهمترین اعتقاد این بود که "این بار فرق خواهد کرد." مروجان یک محصول یا خدمات جدید توضیح دادند که خرابی های قبلی به دلیل گران بودن ، کندی سرعت ماشین و یا کمبود ماشین در سایر موارد رخ داده است. غالباً نسخه های جدید نسبت به نسخه های قدیمی بهبود می یافتند ، اما به اندازه کافی قابل توجه نبودند. یک دلیل این بود که معیارهای موفقیت با افزایش انتظارات سخت تر می شوند. آنچه در سال 1965 تماشایی بود در سال 1980 منسوخ شد. همانطور که مورخ روت شوارتز کووان مشاهده کرده است ، افزایش توانایی های یک فناوری معمولاً انتظارات مربوط به آنچه این فناوری باید انجام دهد را افزایش می دهد. اهداف عمومی مورد نظر فاکس در زمینه عملکرد آسان ، کم هزینه ، کپی با کیفیت و سرعت بالا با گذشت زمان بسیار کمی تغییر کرد ، اما انتظارات همیشه از توانایی ها پیشی می گرفت زیرا کاربران بالقوه و واقعی استاندارد این اهداف را بالا می بردند.
مخترعین و کارآفرینان فاکس نیز با گزینه های جدید و جدیدی برای انتقال اطلاعات رقابت کردند: تلگراف ، تلفن ، نامه ، تلکس ، تحویل سریع و سرانجام ایمیل و اینترنت. اینها بعنوان معیارهایی برای تصمیم گیری کاربران در مورد استفاده از نمابر استفاده می شود. نمابر از نظر کیفی با سایر اشکال ارتباطی متفاوت است. مانند تلفن ، فکس بلافاصله وارد شد. مانند نامه های عادی و تحویل شبانه ، تصاویر و همچنین گرافیک را با فاکس تحویل می دهید. مانند ایمیل ، نمابرها با رایانه وارد می شوند. برخلاف تلفن و تلویزیون ، نمابر یک سابقه کتبی ارائه می داد. هیچ شکل دیگری از ارتباطات این ویژگی های بی واسطه بودن ، تصویرگری و نسخه چاپی را با هم ترکیب نکرده است. اهمیت این ویژگی ها با گذشت زمان بسیار تغییر کرد ، اما بر جذابیت سیستم های فکس برای کاربران مختلف در زمینه های مختلف تأثیرگذار بود.
در بیشتر تاریخ فکس ، نامه و تلگرافی با هزینه و تلاش بسیار کمتر بسیار خوب کار می کردند. در نتیجه ، فکس کردن ، مانند بسیاری از فن آوری های دیگر ، برای اولین بار نه به عنوان یک ماشین با کاربرد عمومی برای بسیاری از مشتریان بلکه در پر کردن مکان های خاص ، در درجه اول روزنامه ها ، آب و هوا و استفاده های نظامی ، حتی اگر تلاش های بی شماری برای یافتن بازارهای بزرگ ناموفق بود ، موفقیت کسب کرد.
چالش تجاری ایجاد یک محصول بود که بتواند با تلگرافی موجود رقابت کند یا یک بازار مناسب برای رقابت برای سودآوری پیدا کند. زیربنای این مانع مالی چالش های فناوری بود که شامل همه جنبه های نمابر و همچنین موارد عمومی تری مانند تأمین نیرو و سرعت ثابت برای اسکن و چاپ بود. مخترعین اولیه از ساعت کاری استفاده می کردند که می توانست با وزنه یا آونگ کنترل شود ، اما دستیابی به حرکت یکنواخت بسیار دشوار بود. فقط در دهه 1870 موتورهای الکتریکی به اندازه کافی قابل اعتماد و منظم شدند. چرخ دنده یکی دیگر از مشکلات همیشگی سیستم های الکترومکانیکی بود.
چالش های فنی
مبانی نمابر طی دهه ها ثابت مانده است. پیام باید ایجاد شود ، اسکن شود ، به تکانه های الکتریکی تبدیل شود ، به دستگاه گیرنده منتقل شود و سپس دوباره برگردانده و تولید شود. در دهه های اول ، این بدان معنی بود که یک قلم رسانای الکتریکی پیامی را که با جوهر عایق روی ورق فلزی نوشته شده بود ، اسکن می کند. یک خط تلگراف سیگنال را به یک گیرنده منتقل می کند ، که پیام را روی کاغذ شیمیایی کپی می کند. این توضیح ساده چالش های بی شماری را که مخترعان مجبور به شناسایی ، درک و حل آنها بودند ، پنهان می کند.
در نتیجه ، توسعه دهندگان فاکس به صنعتگران و مکانیک ها وابسته بودند تا ایده های خود را به واقعیت تبدیل کنند. آنچه در سال 1847 صادق بود ، 100 سال بعد نیز به همان اندازه صادق بود. همانطور که مهندسی الکترونیک در فوریه 1947 خاطرنشان کرد ، "شاید مهمترین عامل در یک سیستم تلگرافی تصویری درجه یک استاندارد طراحی مکانیکی و طرز کار است که در سیستم های اسکن و نوری استفاده می شود."
تهیه پیام فکس بیشتر از یک تلگرام به تلاش و مواد بیشتری مانند کاغذ فلزی و جوهر مخصوص احتیاج داشت. فرستنده به سادگی یادداشتی را خاموش نکرده و آن را به دفتردار تلگراف تحویل نداد. برای اسکن شدن ، پیام باید از نظر جسمی با رسانه خود در تضاد باشد. قلم فقط با حس فیزیکی سطح می تواند پیام را به طور دقیق اسکن کند. (شکل 2)
انتقال با چالش های بزرگ همزمان سازی و کیفیت سیم ها روبرو بود. کیفیت خط اغلب خارج از کنترل توسعه دهنده بود. همگام سازی نبود اما راه حل های م elثر گریزان بودند. هر دو مشکل اغلب منجر به ارسال مجدد پیام های ناخوانا و اضافه شدن هزینه و زمان ارسال نمابر می شود.
ضبط گلوگاه نهایی بود. کاغذی که در محلول الکتروشیمیایی آغشته شده واسطه انتخاب است زیرا جریانی می تواند کاغذ را علامت گذاری کند. اگرچه کاغذهای الکتروشیمیایی در تهیه و عمر کوتاه (چند روز یا چند هفته) ماده مرطوب مشکل داشتند ، اما به عنوان یک رسانه چاپی همچنان برتری داشت. با وجود تلاش برای استفاده از خودکار ، مداد و سایر ابزارهای ضبط ، به راحتی می تواند سیگنال دریافتی را به تصویر تبدیل کند.
یک سیستم عملکردی تنها اولین قدم برای موفقیت بود. دستگاه های نمابر همچنین باید سریع ، قابل اعتماد ، نسبتاً آسان برای نگهداری و کارکردن و از نظر مالی قابل اثبات باشند. این مقایسه با سایر فناوری های پیام بود و مخترعین فاکس قرن نوزدهم را در بهبود توانایی های خود گذراندند در حالی که از رقابت خود عقب بودند. شگفت آور است که توسعه دهندگان نمابر چقدر موانع پیش روی خود را درک کرده اند ، احتمالاً به این دلیل که بسیاری از آزمایشگران موفق به اختراع تلگراف برای اعتبار خود شده اند و نقاط ضعف تلگرافی را درک کرده اند. مخترعین و ایده ها به راحتی بین نمابر و تلگرافی جریان داشتند. جایزه تقویت یا جایگزینی سیستم دوم ، در سراسر جهان ، برای ارتباطات فوری ، مخترعین را مانند پروانه ها به شعله کشانید.